چرا میخندیم؟ از نظر علم
ترجمه شده از: https://www.bbc.com/mundo/noticias-63242578
زن در شرایط بدی درد زایمان را میگذراند و ناگهان فریاد میزند: نباید، نمیتوانم، نه، نمیتوانم. دکتر به او میگوید نگران نباش این فقط بر عکس کار است! (در زبان اصلی «بر عکس کار » معنی انقباض هم می-دهد.)
تا حالا نظریههای مختلفی تلاش کردهاند توضیح دهند چه باعث میشود که چیزی به اندازهی کافی جالب باشد تا باعث خندهی ما شود. این چیزها شامل گناهها (چیزهای ممنوعه)، احساس تکبر یا برتری (تمسخر) یا عدم ناسازگاری: حضور دو معنی ناسازگار در یک جا میشوند.
تصمیم گرفتم برای تحقیق در مورد اینکه آیا میتوان نتایج دیگری گرفت تمام نوشتهجات دسترس در مورد خنده و شوخطبعی که در طی ده سال گذشته به زبان انگلیسی منتشر شده است را بررسی کنم.
بعد از بررسی بیشتر از صد مقاله، مطالعاتم به توضیح جدید ممکنی منتهی شد: خنده ابزاریست که طبیعت میتواند برای کمک به زنده ماندمان برایمان فراهم کرده باشد.
کارهای تحقیقاتی مربوط به نظریههای شوخ طبعی که اطلاعات قابل توجه در مورد سه حوزه فراهم آورده بودند را نگاه کردم: مشخصههای فیزیکی خنده، مناطق مغزی مرتبط با تولید خنده و مزایای خنده برای سلامتی.
بیشتر از صد و پنجاه مقاله بودند که شواهدی از ویزگیهای مهم شرایطی که باعث خندهی انسانها می-شوند را گرد آورده بودند.
در هنگام سازماندهی تمام نظریهها در حوزههای مشخص شده توانستم پروسهی خنده را در سه گام اصلی: سردرگمی، حل و یک نشانهی محتمل از این که دیگر خطری وجود ندارد فشرده کنم، همانگونه که جلوتر توضیح خواهم داد، امکان اینکه «انتخاب طبیعی» خنده را در طی هزارهها برای کمک به دوام آوردن و زنده ماندن انسانها حفظ کرده باشد.
تکامل خنده
نظریهی ناسازگاری برای توضیح خندهی ایجادی به خاطر شوخطبعی مناسب است اما کافی نیست. در این جا به بودنمان در یک موقعیت مشخص مربوط است که توقعات ما از شرایط عادی را به هم میریزد. به عنوان مثال اگر یک ببر را در حال عبور در خیابانی از شهر ببینیم ممکن است ناسازگار و نامتجانس به نظر برسد اما خندهدار نیست، بر عکس، ترسناک است. اما اگر این ببر مثل توپ قل بخورد خندهدار میشود.
وقتی شخصیت کارتونی ضد قهرمان Homero Simpson از سقف خانهاش میافتد و مثل یک توپ میجهد و یا وقتی اقدام به خفه کردن فرزندش Brat ، با چشمهای خارج از مدار یا زبانش که تکان تکان میخورد که گویی از لاستیک است، میکند ما را به خنده میاندازد.
اینها مثالهایی هستند از این که چگونه تجارب انسانی به یک نسخهی غلوشده و کاریکاتوری از جهان تغییر میکند که در آن هر چیزی، مخصوصا مضحکترینها، میتواند رخ دهد. اما برای خندهدار بودن «واقعه» هم باید بیضرر فهمیده شود. میخندیم زیرا که میدانیم ببر و Homero هرگز نه به دیگران و نه خودشان صدمه نمیزنند، برای اینکه جهان آنها اساسا واقعی نیست.
سه گام
پس میتوانیم خنده را به پروسهای با سه گام تقلیل دهیم. در گام اول موقعیتی که عجیب به نظر برسد و یک احساس ناهماهنگی (گیجی یا ترس شدید) را القا کند. در گام دوم نگرانی یا اضطرابی که این شرایط نامتجانس ایجاد کرده است باید حل شود و یا بر آن فائق شویم (حل). در گام سوم رها کردن واقعی خنده (خندیدن) به صورت یک آژیر آشکار برای آگاه کردن دیگران (تسکین) مبنی بر اینکه در امان است عمل می-کند.
خنده میتواند نشانهای باشد که مردم در طی هزارهها برای اینکه به دیگران نشان دهند که، نیازی به درگیری یا فرار نیست و تهدید درک شده از بین رفته است، استفاده کردهاند.
به این خاطر خنده معمولا مسری است: ما را متحد میکند، اجتماعیترمان میکند. پایان ترس و نگرانی را نشان میدهد. خنده تایید زندگی است.
میتوانیم این مفهوم را در فیلم عصر جدید، محصول سال 1936، بیابیم جایی که ولگرد مضحک، چارلی چاپلین، با وسواس در کارخانهای به جای یک انسان به مانند یک ربات پیچها را میزان میکند. ما را می-خنداند برای این که به طور ناخودآگاه میخواهیم به دیگران نشان دهیم که نمایش پریشانکنندهی مرد تقلیل یافته به یک ربات، یک داستان است. انسان است نه ماشین. دلیلی برای ترس نیست.
چگونه خوش خلقی میتواند موثر باشد؟
به همین شیوه، لطیفهی آغازین این مقاله با یک صحنه از زندگی واقعی شروع میشود، سپس تا حدودی به چیزی عجیب و گیجکننده تبدیل میشود (زن به شیوهای ناهماهنگ رفتار میکند) اما نهایتا متوجه می-شویم که (صحنه) جدی نیست و در واقعا خیلی مضحک است (جواب دو پهلوی دکتر القای تسکین میکند) و باعث خنده میشود.
همانگونه که در مطالعهی پیشین در مورد رفتار انسانی گریه نشان دادم خنده اهمیت بالایی برای فیزیولوژی بدن ما دارد. همانند گریه کردن، جویدن، تنفس کردن یا راه رفتن، خنده رفتاری ریتمی و یک مکانیسم رهایی برای بدن است.
مراکز مغز که خنده را ایجاد میکنند آنهاییاند که احساسات، ترسها و نگرانیها را کنترل میکنند. رها شدن خنده اضطراب یا تنش یک وضعیت را فرو مینشاند و بدن را از آسودگی پر میکند.
شوخ طبعی معمولا در یک محیط بیمارستانی، برای کمک به بیماران در درمانشان استفاده میشود. همان گونه که مطالعات «دلقک درمانی» آن را نشان میدهد شوخ طبعی همچنین میتواند فشار خون و دفاع ایمنی را بهبود بخشد و در غلبه بر افسردگی و نگرانی کمک کند.
تحقیق انجام شده در بازبینی من همچنین نشان داده است که شوخ طبعی در آموزش مهم است و به منظور تاکید کردن بر مفهومها و اندیشهها استفاده میشود. شوخی طبعی مرتبط با مادهی درسی، نظرها را جلب میکند و محیط یادگیری آرامتر و پربارتری میسازد.شوخ طبعی در محیط آموزشی همچنین نگرانی را کاهش میدهد، مشارکت را بهبود میبخشد و انگیزه را افزایش میدهد.
عشق و خنده
تحلیل این دادهها در مورد خنده، همچنین، اجازهی فرموله کردن فرضیهای در مورد این که چرا انسانها عاشق کسی میشوند برای این که «من را به خنده میاندازد.» فقط به خندهدار بودن نیست. میتواند چیز پیچیدهتری باشد.
اگر خندهی شخص دیگری باعث خندهی ما شود، پس آن شخص دارد نشان میدهد که میتوانیم با هم راحت باشیم، که در امان هستیم و این اعتماد میسازد.
اگر لبخند ما در پی شوخیهای او ایجاد شده میتواند در غلبه کردن بر ترسهای ایجاد شده به خاطر یک موقعیت عجیب و ناشناخته تاثیر بگذارد و اگر توانایی کسی برای بامزه بودن به ما الهام میکند که بر ترس-هایمان فائق شویم احساس جذبشدگی بیشتری به آنها میکنیم.
این موضوع میتواند توضیح دهد چرا کسانی را که باعث خندهی ما میشوند تحسین میکنیم.
در عصر فعلی، به طور حتم، یقینا قبل از خندیدن دوبار به آن فکر نمیکنیم! به سادگی مثل یک تجربهی سازنده و به خاطر احساس سعادتی که میآورد از آن لذت میبریم.
از یک نظرگاه تکاملی این رفتار بسیار انسانی شاید یک عمل مهم به لحاظ آگاهی از خطر و خودحفظی انجام داده باشد. حتی الان اگر تماسی با خطر داشته باشیم اغلب با خنده، به خاطر احساس تسکین، واکنش نشان میدهیم.